موج سبز یا موج شورش؟

آزدی اندیشه با هرج و مرج نمیشه....

موج سبز یا موج شورش؟

آزدی اندیشه با هرج و مرج نمیشه....

سروش همیشه از مناظره فراری بوده است

در برنامه "دیروز، امروز، فردا" مطرح شد: 
شاکری:‌ 20 سال پیش حلقه کیان را برای فتنه‌های اخیر راه‌اندازی کردند
نبویان: سروش همیشه از مناظره فراری بوده است
 

اشاره: دوشنبه شب گذشته برنامه پربیننده "دیروز، امروز، فردا" میزبان مجتبی شاکریاستاد دانشگاهو عضو شورای مرکزی جمیعت ایثارگران انقلاب اسلامی و همچنین حجت‌الاسلام نبویان استاد حوزه و دانشگاه و عضو هیات علمی موسسه امام خمینی(ره) قم بود.

به گزارش رجانیوز، در این برنامه که موضوع آن "روشنفکری‌ دینی و ارتباط آن با جریان اصلاحات"‌ بود دو طرف به بیان دیدگاه‌های خود در این خصوص پرداختند.

نبویان با بیان اینکه از سالیان گذشته هربار که امثال بنده و حتی شخص آیت الله مصباح یزدی، سروش راهم به طور مستقیم و هم از طریق شاگردانش برای مناظره دعوت کرده‌اندوی امتناع می‌کرد، اظهار داشت: علاوه بر اینکه سران اصلاحات سروش را تنها "معلم فکری" خود خوانده بودند احزاب اصلاح طلبی چون حزب مشارکت نیز باید نسبت خود را با اندیشه دکتر سروش بیان کنند، زیرا این حزب اغلب جوانان را دعوت به گوش سپردن به راهنمایی‌های وی می‌کرد.

شاکری نیز بیان داشت: اگر سکولاریسم به صورت عریان در جامعه بروز کند، مردم به آن اعتنا نمی‌کنند اما امروز این اندیشه با پوشش دینی خود را ظاهر می‌سازد که بدین لحاظ مردم را اشتباه می اندازد همان طوری که در صدر اسلام این مساله شکل گرفت.

گزیده‌ای از برنامه دیشب "دیروز، امروز، فردا" در پی می‌آید:‌  

مجتبی شاکری، عضو شورای مرکزی جمیعت ایثار گران انقلاب اسلامیدر پاسخ به این سئوال که آیا قرینه سازی وقایع امروز با دوران صدر اسلام صحیح است یا خیر، اظهار داشت: باتوجه به نام برنامه (دیروز، امروز، فردا) دیروز ما نقشی در امروز دارد و امروز نیز ما از فردا جدا نیستیم و این منطق بشری این موضوع را تصدیق می‌کند که مجموعه‌ای از انسان های پیش از ما در مسائل امروز ما نقش داشته‌اند.

وی افزود: ما موظفیم که سیر در تاریخ کنیم و وقتی ما قصص‏الانبیا را مطالعه می‌کنیم در واقع به دنبال امروز می‌گردیم و یا وقتی که زیارت وارث می‌خوانیم درواقع به دنبال ریشه خود می‌گردیم که سلسله وار امروز ما را بوجود آورده است.

این استاد دانشگاه با اشاره به وقایع پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام بیان کرد: در دوران صدر اسلام پس از پیامبر برخی از خواص با همه سختی‌ها و مبارزات و جان‌فشانی‌ها در راه اسلام با رفتاری که پس از پیامبر از خود نشان دادند رفوزه شدند و به تبع آنان مردم نیز به جهت ناآگاهی رفوزه شدند در سال 88 نیز همین اتفاق رخ داد و این فتنه به طور عمیق بود و توانست برخی از خواص ما را به رفوزگی بکشاند ولی مردم در این میان به سبب اینکه به پیشینه و عقبه تاریخی اسلام رجوع کردند به خوبی در گرد و غبار فتنه توانستند راه صحیح را انتخاب کنند و کسانی را که چهره‌شان دینی بود اما عمقشان سکولار بود را شناسایی کنند. 

عمق نزاع‌های اخیر ایدئولوژیک بوده است 

حجت الاسلام سید محمود نبویان، عضو هیات علمی موسسه امام خمینی(ره) قم نیز در پاسخ به این سئوال وحید یامین پور که آیا نزاعی که امروز و در زمان انتخابات با آن روبرو بودیم یک نزاع سیاسی بود یا نه، گفت: معمولا رفتار هایی که از انسان بروز می کند به دو صورت معرفتی و انگیزشی است و وقایعی که در جامعه رخ می دهد از این دو عامل در آن تاثیر می‌پذیرد.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: یک نزاع جدی در دو طیف جامعه بروز کرد که این نزاع تئوریک،ایدئولوژیک و عمیق است. به نظر می رسد یک طرف این نزاع علمای واقعی هستند که با تفکرات امام و انقلاب اسلامی در این طیف قرار دارند و طرف دیگر جهان بینی است که به سوی اندیشه سکولار سوق پیدا کرده است.

وی در تشریح اندیشه سکولار بیان کرد: کلمه سکولاریسم از دو واژه سکولار به معنی دنیا و یسم به معنی گرایش تشکیل شده است که بر روی هم دنیاگرایی معنا می شود.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: نزاعی که صورت گرفته شاید در زمینه" قدرت" باشد اما در زمینه عمیق‌تری به جهان بینی اسلامی و سکولار باز می گردد.

وی با اشاره نقش روشنفکران در بسط اندیشه سکولار اظهار داشت: روشنفکر یعنی کسی که فکر روشنی دارد و این واژه به 150 سال پیش باز می گردد؛ پس از بازگشت اولین دانشجویان اعزامی به غرب این واژه بوجود آمد و در آن زمان به آنها انسان‌های منور الفکر می گفتند. میرزا ملکم خان یکی از این روشنفکران است که در برابر قرآن هفت دستورالعمل و آیه از خود ساخت، با این پیشنیه که ذکر شد به هیچ وجه چیزی به عنوان روشنفکر دینی جور درنمی آید و اصلا روشنفکری (با این معنی) با دین یکجا نمی گنجد. 

"نفاق"، مهمترین جریان ضربه زننده دینی است 

شاکری در ادامه برنامه دیروز، امروز، فردا با اشاره به نگرش جامعه به اندیشه سکولار اظهار داشت: اگر سکولار به صورت عریان در جامعه بروز کند، مردم به آن اعتنا نمی‌کنند اما امروز این اندیشه با پوشش دینی خود را ظاهر می‌سازد که بدین لحاظ مردم را اشتباه می اندازد همان طوری که در صدر اسلام این مساله شکل گرفت.

وی افزود: این مساله را سران فتنه می دانند و بنابراین با پوشش اسلامی ظاهر می شوند و به اعضای خود توصیه می‌کنند تا به طور عریان به ذکر مسائل سکولار در جامعه نپردازند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: اگر ما این جریانات را با میزان قرآن بسنجیم این مسائل برایمان آشکار می شود، شاید نشود چشم فتنه را در آورد اما می توان تصمیمات درست در زمان فتنه بگیریم.

5 تفکر انحرافی که امروز اجماع کرده اند 

شاکری با تشریح تفکراتی که در جامعه وجود دارد اظهارداشت: چند تفکر وجود دارد که امام با این جریان ها روبرو بود، اول جریان لیبرال دمکراسی است که جریان جدیدی نیست.نهضت آزادی در زمان شاهنشاهی نیز مدعی برپایی لیبرال دمکراسی بود که بعد از انقلاب حزب کارگزاران رسما مدعی آن شد؛ درحالی که اندیشه لیبرال دمکراسی با مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی اسلام که مبدا اندیشه امام بود به هیچ وجه همخوانی ندارد.

وی افزود: مارکسیسم یکی دیگر از جریانات فکری است که برادر خوانده لیبرال دمکراسی است و با فروپاشی شوروی از بین رفت که اما تا قبل از انقلاب در دانشگاه ها و مراکز فرهنگی ایران وجود داشت.

عضو شورای مرکزی جمعیت ایثار گران انقلاب اسلامی در تشریح سومین جریان فکری اظهار داشت: اندیشه سوم اندیشه ملی گرایی است. این ملی گرایی در واقع نوعی ایستادن در مقابل اندیشه و جهان بینی دینی است که از اندیشه فراماسونری برمی‌خیزد.

این استاد دانشگاه ادامه داد: اندیشه چهارم تحجر و خشک مغزی برخی گروهها نظیر بهایئت است که در زمان شاه با نخست وزیری یکی از عوامل خود درصدد به انحراف کشیدن جامعه بود.

وی اما نفاق را مهمترین اندیشه ضد دینی دانست و گفت: اندیشه پنجم که مهمترین مساله است که باید به آن پرداخته شود اندیشه التقاط و نفاق است، یعنی ظاهر دینی است و با زبان دین می آید اما عمق اندیشه سکولار را دارا است.

شاکری با اشاره تالویحی به ریشه یابی علی مطهری از جریانات پس از انتخابات گفت: برخی افراد در همین برنامه ریشه فتنه های پس از انتخابات را به یک مناظره ربط داده بودند که این یک کج فهمی است.این درحالی است که خود سروش گفته بود 20 سال است که برای این موضوع برنامه ریزی می کردیم. آنان "حلقه کیان" را در آمریکا برای همین تشکیل دادند و با تاسیس حزب و بدنه حزبی خواستند که در جامعه حضور پیدا کنند.

این عضو شورای مرکزی جمعیت ایثار گران می افزاید: در دوران فتنه همه این 5 تفکر دست به دست هم دادند و مقابل اسلام و اصل ولایت فقیه و مردم قرار گرفتند.

وی بیان کرد: عمق این 5 تفکر و مادرشان یک تفکر  

است و آن اندیشه سکولار است. 

مخالفت با قرآن برای ایجاد اصلاحات دینی! 

در ادامه این برنامه حجت الاسلام نبویان در ارتباط با اندیشه های عبدالکریم سروش اظهار کرد: در مورد قرآن، اندیشه دینی می گوید که قرآن وحی است و جبرئیل آن را بر پیامبر(ص) نازل کرده است اما دکتر سروش که سران اصلاح طلب وی را به عنوان سرمایه علمی کشور می دانند قرآن را سخن پیامبر می داند و برای ان استدلا های عجیبی هم مطرح می کند.آنان برای این ادعای خود چنین استدلال می کنند که چون پیامبر عرب بوده است و زبان قرآن هم عربی است، نمی تواند کتابی برای همه اقوام، فرهنگها و زبانها باشد.

نبویان افزود: آنان سپس در برابر معنای چنین حرفی که همان نفی خاتمیت است ادعای عجیب تری مطرح می کنند و می گویند که اساسا نبوت خاتمه نیافته است و امامان هم معصوم نبوده اند و ما به عنوان "روشنفکران دینی" خود پیغمبریم و قرآن را کامل می کنیم.

نبویان سپس اسنادی از مقالات و اندیشه های عبدالکریم سروش که در نشریه "فراراه" در زمستان سال 77 منتشر شده را قرائت کرد که در آن، این تئوریسین اصلاحات صراحتا وحی را "تجربه بشری" می خواند.

این استاد دانشگاه در پاسخ به این ادعا به آیاتی از قران اشاره کرد که طی آن کسانی که ادعا کنند قرآن کلام بشر است، چندین بار نفرین شده اند و از تئوریسینهای اصلاحات پرسید که چگونه ادعا می کنند قرآن را قبول دارند در حالیکه چنین ادعای پوچی را علیه متن صریح آن امروز و پس از 1400 سال مطرح می کنند.

وی تصریح کرد:در قرآن آیاتی به نام آیات تحدی آمده است که صراحتا بیان می کند اگر می توانید، حتی یک آیه شبیه آیات قرآن بیاورید .سوال این است که اگر این کلام بشر است چرا تا کنون و در این 14 قرن یک نفر پیدا نشده که بتواند به چنین تحدی پاسخ دهد؟

نبویان این ادعای تئوریسین اصلاحات را همچون سخن "یزید" دانست و گفت: یزید نیز زمانی که به راس مبارک امام حسین (ع) اهانت می کرد همین تئوری را مطرح کرد و شعر می‌خواند که نه خبری در کار است و نه وحی ای نازل شده است.

این عضو هیات علمی موسسه امام خمینی (ره) ادعای "اصلاح طلبی" این دسته از سیاسیون را خدشه دار دانست و گفت: مراد از اصلاح طلبی این است که اصلاح اجرای دین در جامعه کنند نه اینکه بخشی از قرآن را حذف کنند و اصل وحیانی بودن آن را زیر سوال ببرند.

وی در ادامه صحنه گردانی این افکار را در جریان فتنه های سیاسی اخیر مورد اشاره قرار داد و گفت: بنابراین مشخص است که نزاع های اخیر، سیاسی و بر سر قدرت طلبی نیست بلکه اصل و عقبه نزاع بر سر "دین"، "قرآن" و "عصمت ائمه(ع)" است.

وی گفت: البته آقای سروش همیشه از مناظره فراری هستند؛ علاوه بر امثال بنده حتی شخص ایت الله مصباح یزدی، هم به طور مستقیم و از هم طریق شاگردانش او را برای مناظره دعوت کرده‌اند که ایشان همیشه از حضور در چنین جلساتی امتناع کرده‌است.

نبویان با اشاره به سخن سران اصلاحات که سروش را تنها "معلم فکری" خود خوانده بودند، افزود: علاوه بر این، احزاب اصلاح طلبی چون حزب مشارکت نیز باید نسبت خود را با اندیشه دکتر سروش بیان کند و بگوید آیا این اندیشه را قبول دارد یا نه زیرا این حزب اغلب جوانان را دعوت به گوش سپردن به راهنمایی‌های ایشان می‌کرد. 

حذف قرآن؛ خواسته روشنفکران دینی! 

نبویان در انتهای سخنان خود در برنامه دیروز امروز فردا با تشریح اندیشه های روشنفکران دینی بیان کرد: اندیشه روشنفکران دینی همچون دکتر سروش این است که اگر حقوق بشر غربی با قرآن نساخت باید آن قسمت از قرآن را حذف کرد که با این اوصاف اگر بعدها غرب حقوق بشر تازه‌ای ساخت که با قرآن تضاد داشت باید کم کم قرآن را حذف کرد.

این عضو هیات علمی موسسه امام خمنی (ره) در این راستا با اشاره به اظهارات اخیر فائزه هاشمی گفت:در هفته گذشته هم خانمی ادعای تعضیف حقوق زنان در اسلام را داشتند که این نشان می دهد هنوز این نوع مسائل از بین نرفته است تا جایی که یکی از سران فتنه نیز می گوید حتی اگر امام غایب در صدر حکومت اسلامی باشد ما به راحتی به خود حق می دهیم از ایشان انتقاد کنیم.

وی در پایان سخنان خود با اشاره به دستور العمل "فوکویاما" تئوریسین معروف لیبرال دموکراسی در آمریکا که حمله به ولایت را کلید مقابله با "شیعه" دانسته بود، تصریح کرد:برنامه این افراد هدف قرار دادن اصل ولایت فقیه به عنوان مجری و رهبری شیعه در ایران است زیرا می‌دانند در نبود رهبری است که می توانند شیعه ایران را به سوی مقاصد خود منحرف سازند.

یارگیری موسوی از بمبگذاران اعدامی پژاک و شیراز


موسوی به اعدام تروریست ها هم اعتراض کرد   

اعدام پنج نفر از اعضای گروهک های بمب گذار در روزهای گذشته بهانه ای شد تا میرحسین موسوی که پس از 22 بهمن سال گذشته عملا همچون گذشته قبل از انتخاباتش از صحنه سیاست ایران حذف شده بود، در موضعگیری دوپهلویی سعی در یارگیری از این بمب گذاران کند و جایگاه خود را از یک شخصیت سیاسی ضد نظام به یک شخصیت سیاسی ضد مردم ایران تغییر دهد.

به گزارش رجانیوز، موسوی در موضع گیری خود با اشاره به اعدام این بمبگذاران، این اعدام ها را با " حواشی تردیدبرانگیز" همراه دانسته و قوه قضاییه را به علت صدور احکام اعدام برای این بمب گذاران به بی عدالتی متهم کرده است.

این در حالی است که سوابق و اتهامات این افراد که موسوی تلاش کرده است آنها را نیز به یاران خود پیوند دهد قابل توجه است. "شیرین علم هولی آتشگاه " یکی از این متهمان در خرداد سال ۱۳۸۷ پس از کارگذاشتن یک بمب زیر خودرویی در پارکینگ قرارگاه سپاه در غرب تهران و انفجار آن دستگیر شده است. مهدی اسلامیان یکی دیگر از این متهمین از عوامل بمب گذار در حسینیه سیدالشهدای شیراز بوده است که به این اتهام به اعدام محکوم شده است. پیش از این دو نفر به نام های روزبه یحیی زاده و علی اصغرپشته به اتهام انفجار در حسینیه شهدای شیراز اعدام شده بودند. فرزاد کمانگر و فرهاد وکیلی نیز به اتهام همکاری با گروهک پژاک و اقدام به بمب گذاری در ساختمان های فرمانداری و اداره بازرگانی کرمانشاه در اردیبهشت سال ۱۳۸۵ دستگیر و محاکمه شده بودند و علی حیدریان یکی دیگر از اعضای این گروه بمبگذار در تهران دستگیر و به اتهام همکاری با بمبگذاران پژاک محاکمه شده است.

اما با نگاهی به مواضع موسوی در حمایت از هتاکان روز عاشورا که موجب برانگیخته شدن خشم مردم ایران شد و همچنین اعتراض به اعدام دوتن دیگر از عامل بمبگذاری در حسینیه رهپویان وصال شیراز، حمایت ضمنی وی از اعضای گروهک پژاک که مردم غرب کشور به دلیل اقدامات ضد امنتیتی آنها همواره در اضطراب به سر می برند و دیگر بمبگذار شیراز، چندان تعجب برانگیز نبود.

به نظر می رسد ریزش شدید بدنه اجتماعی سبب شده است تا موسوی برای یارگیری به گروه‌های از رده خارجی همچون ملی مذهبی ها و نهضت آزادی و همچنین بمبگذارانی چون پژاک و انجمن پادشاهی ایران و اعضای اعدامی آنها متوسل شود.

در این شرایط و با وجود موضع گیری و حمایت های موسوی از بمبگذاران در کنار حمایت مسعودرجوی از موسوی و اقداماتش، تعلل قوه قضاییه در برخورد با سران فتنه که از اعلام علنی حضور خود در صف دشمنان ملت ایران ابایی ندارند، موجب شگفتی مردم ایران شده است. 

 

  

 

 

تفنگ حسن‌موسی هم نزد!

می‌گویند بهترین تفنگسازان ایرانی 3 نفر بودند؛ حاج مصطفی، حسن و موسی. هر کدام اینها هم در بهتر ساختن قسمتی از تفنگ مشهور بودند. حسن و موسی با یکدیگر شریک شدند و بازار تفنگ را رونق دادند تا جایی ‌که «تفنگ حسن‌موسی» زبانزد عام و خاص شد. به عبارتی دیگر تیر این تفنگ هرگز به خطا نمی‌رفت و مصطلح شده بود که تفنگ حسن‌موسی می‌زند! به عبارتی به هدف می‌خورد! اما از آنجا که گاهی تیراندازان ناشی و تازه‌کار تیرشان به خطا می‌رفت و در شکار خود ناکام می‌ماندند خویشتن را سرافکنده می‌دیدند و به کلی از شکار دست می‌کشیدند! و در نهایت در برابر سوال‌کنندگان و شکارچیان دیگر می‌گفتند: تفنگ حسن‌‌موسی هم نزد! به عبارتی همه چیز تمام است و در انجام مقصود چاره دیگری متصور نیست! در فضای کنونی، این ضرب‌المثل وصف حال بعضی‌هاست. حالا که آب‌ها از آسیاب افتاده و چیز چیز هم چیز خوبی از آب درنیامده، بازهم بعضی‌ها با آب و تاب فراوان خود را به آب و آتش می‌زنند تا آبی گل‌آلود کنند، غافل از آنکه بی‌گدار به آب زده‌اند (عجب جمله آبکی!) واقعا که سیاست‌شان آبکی و الکی است و باید بروند از خجالت آب شوند! روز کارگر و معلم هم سپری شد و آن همه بوق و کرنا برای پیگیری حقوق کارگران و معلمان! (بریزید توی خیابان‌ها، اعلام همبستگی کنید، لباس‌های سفید نپوشید!) نتیجه‌ای نداد و از تجمعی، تحصنی، ساندویچ‌خوردنی، نقاشی‌کردنی، سطل زباله و ... هم خبری نشد. تازه تنور اقتصاد و هدر کردن یارانه‌ها هم داغ بود و روز کارگر و معلم هم که بهترین فرصت آزمون، پس چرا در شهر خبری نشد؟ حتما اگر فرنگی‌ها از جناب مهندس میرزاغشمشم(1) بپرسند، وی باکمال ناامیدی و شرمندگی می‌گوید: تفنگ حسن‌موسی هم نزد! اهم و اوهوم کردند و انیس و مونس غربی‌ها شدند. در دوران بر باد رفته‌شان به جای آنکه باری از دوش ملت بردارند زیر بار غرب رفتند و غافل بودند که پالانشان کجی می‌کند! به قول ناصرخسرو: «طمع پالان و بار منّت آمد/ تو ماندی زیر بار و زشت پالان!» نه تنها پالانشان کج است بلکه کج‌فهم هم هستند. هنوز نفهمیده‌اند ملت ایرانی بویژه کارگران زحمتکش و معلمان فرهیخته این مملکت اهل فتنه را شناخته و بر عزای اینان اشکی نمی‌ریزند. به هر حال صم بکم و کور و کر شدن هم عوارض هواهایی است که مرضشان را در«فی قلوبهم‌» زیادتر می‌کند و اهل نیرنگ را کورتر. همین بیت مولوی بس! «چون تو بینایی پی خر رو که جست / چند پالان دوزی ‌ای پالان‌پرست».   

 

 پی‌نوشت: 1‌- میرزا غشمشم: کسی که خود را لوس می‌کند و بیشتر از آنچه هست جلوه می‌کند؛ منشی بی‌مایه و پُر‌ادعا 

 

به نقل از قلمدان وطن امروز
 


موسوی با "تقلب" هم اول نشد

درحالی که حامیان میرحسین موسوی تلاش گسترده‌ای را برای پیروزی او در یک نظرسنجی اینترنتی انجام دادند و حتی دست به تقلب گسترده هم زدند، مجله "تایم" با انتشار عکس یک فوتبالیست، یک خواننده همجنس باز و رئیس‌جمهور سابق آمریکا بر روی جلد خود، خستگی را به تن این افراد باقی گذاشت!

به گزارش رجانیوز، مجله آمریکایی "تایم" هر سالاقدام به برگزاری یک نظرسنجی از کاربران اینترنتی می‌کند تا عکس خبرسازترین چهره سالرا انتخاب کند. امسال نیز این مجله از مخاطبان خود خواست تا عکس خبرسازترین چهره سال 2010 را از میان 201 نفر از چهره‌های کشورها انتخاب کنند.

در پی این تصمیم مجله تایم، حامیان آقای موسوی که در خارج از کشور اقامت دارند، با ارسال گسترده پیام‌های تبلیغاتی برای کاربران اینترنتی فارسی زبان در سراسر جهان، از این افراد خواستند تا به میرحسین موسوی رای دهند تا او به عنوان "خبرسازترین چهره سال" انتخاب شود.

این افراد در پیام‌ها و ایمیل‌های خود اعلام کرده بودند که اهمیت درج تصویر آقای موسوی در مجله تایم به این دلیل است که پیش از این، عکس ایرانیان مهم دیگری نیزروی جلد اینمجله آمریکایی منتشر شده است؛ از جمله رضاخان میرپنجو محمدرضا پهلوی! 

 

لطفآ به ادامه مطلب توجه کنید:

ادامه مطلب ...

سنگ ها را بسته اند و [...] ها را گشوده اند

 

 

خبرنامه دانشجویان ایران: حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان بطور میانگین هر 6 روز یکبار به اتهام دفاع از آرمان های انقلاب به دادگاه فراخوانده می شود.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»،دستگاه قضایی این‌بار تمرکز خود را بر روی آرمانخواهی یکی از قلم بدستان انقلابی برده و به جای رسیدگی به اولویتهای اساسی و اصلی این دستگاه، وقت خود را صرف ادعاهای واهی وطن فروشان و خائنان به مردم و انقلاب می کند.

بر اساس این گزارش، دستگاه قضایی پس از گذشت حدود یکسال از انتخابات و سپس حوادث بعد از آن، هنوز روند رسیدگی به پرونده بسیاری از سران اغتشاشات و فتنه را آغاز نکرده و به سمت محاکمه متهمان اصلی این حوادث حرکت ننموده است.

در حوادث پس از انتخابات و در نقطه اوج این فته گریهای دشمنان اسلام و انقلاب در روز عاشورا، تخلفات فراوانی توسط عده ای از کسانی که خود را تافته جدا بافته می¬دانند روی داده است ولی دستگاه قضایی کشور هنوز به این تخلفت رسیدگی نکرده است.

این در حالیست مردم یران از سویی و دانشجویان از سویی دیگر، در برهه های گوناگونی چون روز قدس، 17 آذر، 9 دی، 22 بهمن و . . . خواستار رسیدگی به اتهامات این افراد شدند ، طومار امضا کردند و تحصن نمودند ولی پاسخ درخور توجهی دریافت نکردند.

با این شرایط و در اوج مطالبات عمومی برای رسیدگی به پرونده‌ی قانونگریزان بعد از انتخابات، دستگاه قضایی کشور به جای توجه به این مطالبات بحق مردمی، با فرا خواندن مداوم حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان، در حال بازخواست و موآخذه وی در قبال روشنگری های صریحش نسبت به تخلفات و خیانت های فتنه گران و دشمنان انقلاب اسلامی است.

حسین شریعتمداری و رسانه متبوعش در یک سال گذشته با بدست گرفتن علم عدالتخواهی پیشتاز افشاگری علیه جریانات نفاق بوده و با گزارشات و یادداشت های پی در پی توطئه ها و ترفندهای فروان آن ها را نقش برآب کرده است. که از آن جمله می توان به
افشاگری های کیهان از نقش نهادها و سازمانهای خارجی در ترتیب دادن وقایع قبل و بعد از انتخابات، ارتباط سران فتنه با رسانه های خارجی، تغییر موضع کسانی که خود را روزی یار امام می خواندند، کشته شدگان پس از انتخابات، حوادث روزعاشورا و ... اشاره کرد. لذا در ذیل قسمت هایی از نوشتارهای حسین شریعتمداری طی یک سال گذشته آورده شده است:

مخاطب کیست؟! (21 خرداد)

درباره نامه آیت الله هاشمی رفسنجانی خطاب به رهبرمعظم انقلاب که روز سه شنبه 19 خرداد 88و به صورت سرگشاده منتشر شد و بلافاصله پس از انتشار با استقبال همراه با ذوق زدگی فراوان محافل بیگانه و برخی جریانات بدسابقه و آلوده داخلی روبرو گردید، اگرچه گفتنی های فراوانی هست ولی در این مختصر به اشاره چند نکته بسنده می کنیم؛
1- انتشار سرگشاده این نامه نشان می دهد  برخلاف عنوانی که دارد خطاب به رهبرمعظم انقلاب- و یا فقط خطاب به ایشان- نوشته نشده است، بلکه جناب رفسنجانی به مخاطبان دیگری غیر از رهبرفرزانه انقلاب نظر داشته اند. این مخاطبان چه کسانی بوده اند؟!توده های مومن و انقلابی مردم  که از این اقدام غیرمنتظره آقای هاشمی انگشت  حیرت به دندان گزیده و تاسف می خورند و اما ، دیگران...  که  بگذریم!
2-  آقای رفسنجانی گلایه کرده اند که آقای احمدی نژاد در مناظره تلویزیونی به ایشان اهانت کرده و تهمت زده است. خب! این چه ربطی به رهبرمعظم انقلاب دارد؟ و چرا انتظار دارید که آن بزرگوار وارد دعوای جناح سیاسی شما با یک جریان سیاسی دیگر شود؟ رهبرمعظم انقلاب متعلق به همه مردم با سلیقه های سیاسی گوناگون است و دلیلی ندارد- و از ساحت عدل ایشان نیز به دور است- که در نزاع جریانات سیاسی با یکدیگر به نفع این جریان و یا علیه  آن جریان دخالت فرمایند. ....


دیگر علی (ع) تنها نیست!  (30 خرداد)

مقابله با «اسلامیت» که مخصوصاً طی دوران اصلاحات و از سوی برخی مدعیان نفوذ کرده در این جبهه و با هماهنگی محافل بیگانه در تمامی عرصه های سیاسی و فرهنگی ادامه داشت، نهایتاً راه به جایی نبرد و مردم از 7 سال قبل، «سراب آب نمای» مدعیان اصلاحات را وانهادند و به آموزه های اصیل خط امام(ره) روی آوردند. . . .


پیشنهاد خاتمی یا دستورالعمل مایکل لدین؟!  (30 تیر)

برخی از مدعیان اصلاحات در حالی ارتباط خویش با محافل بیگانه و پیروی از دستورالعمل دشمنان بیرونی را انکار می کنند که طی چند سال اخیر و مخصوصاً طی شش ماه گذشته تقریباً هیچ یک از اقدامات و مواضع آنها را نمی توان یافت که دقیقاً برگرفته از دستورالعمل های پیشاپیش اعلام شده و پیشنهاد شده رسانه ها و مقامات آمریکایی نباشد. در این باره طی چند ماه اخیر- و در سال های گذشته نیز- گزارش ها و یادداشت های فراوانی همراه با اسناد و مدارک غیر قابل انکار داشته ایم. و اما تازه ترین اقدام این جریان سیاسی، درخواست رفراندوم برای مقبولیت دولت- بخوانید نظام - است که طی بیانیه ای از سوی سیدمحمد خاتمی مطرح شد و بلافاصله با استقبال گسترده مقامات و رسانه های آمریکایی، اروپایی و اسرائیلی روبرو شد. قبل از پرداختن به موضوع یادشده، در این خبر دقت کنید؛ چندی قبل، مایکل لدین -MICHAEL LEDEEN- عضو برجسته مؤسسه «آمریکن اینترپرایز» و دستیار ویژه «دونالد رامسفلد» وزیر دفاع اسبق آمریکا و «دیک چنی» معاون جرج بوش، از «رفراندوم درباره مشروعیت جمهوری اسلامی ایران» با عنوان یکی از راه کارهای مؤثر برای مقابله با اقتدار ایران اسلامی یاد کرده بود. لدین در پیشنهاد خود اشاره می کند که آنچه مهم است، «انجام رفراندوم» نیست زیرا رفراندوم در قوانین ایران گردش کار شناخته شده ای دارد و حتی در صورت انجام، نتیجه آن نیز مورد نظر نیست، چرا که مردم ایران به نظام حکومتی خود وفادارند. مایکل لدین معتقد است؛ پیشنهاد رفراندوم از یکسو و حمایت رسانه ای غرب از سوی دیگر می تواند مخالفان جمهوری اسلامی ایران را امیدوار کرده و در صحنه نگاه دارد! . . .


غبار فتنه که فرو می نشیند...  (10 مرداد)

کیهان از چند سال قبل با ارائه اسناد و مدارک غیرقابل تردید و کاملاً آشکار، از شکل گیری «جریان نفاق جدید» در داخل کشور و ارتباط مستقیم این جریان با سرویس های اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل خبر داده بود و با تکیه بر همین اسناد از 7 ماه قبل تاکنون، رخدادهای اخیر و مخصوصاً آشوب های بعد از انتخابات را پیش بینی کرده بود که دیروز صحت آن پیش بینی ها آشکار شد.
دیروز، در اولین جلسه دادگاه علنی جمعی از عوامل فتنه و آشوب های اخیر، که جای چند تن از خواص آلوده به عنوان متهمان اصلی در آن خالی بود . . .


بار دیگر مسجد ضرار (14 مرداد)

اگر قرار بود مردم مسلمان ایران که پرورش یافته اسلام، امام راحل و خلف حاضر او هستند، هر سرابی را «آب» تلقی کنند، از هر سبزی تلقی سیادت داشته باشند، هر صدای الله اکبری را نشانه انقلابی بودن بدانند و هر که نام امام راحل را بر زبان آورد، پیرو خط امام(ره) تصور کنند و... اگر چنین بود که ایران اسلامی تاکنون و طی 30 سال گذشته هزاران بار در چنگال خونین و دست های غارتگر آمریکا و اسرائیل گرفتار شده بود! . . .



پس او کیست؟ (17 مرداد)

بنابراین بیانیه را چه کسانی به نام حزب مشارکت نوشته و صادر کرده اند؟!
ممکن است ادعا شود که مطابق بند 2 از ماده 17 اساسنامه حزب مشارکت «تهیه، تصویب و صدور بیانیه ها و تحلیل های حزب برعهده دفتر سیاسی حزب است» این ادعا نیز نمی تواند پاسخ قابل قبولی برای سؤال مورد اشاره باشد، چرا که مطابق ماده 16 اساسنامه حزب مشارکت، مسئول دفتر سیاسی، دبیرکل حزب است و مصوبات آن- از جمله تهیه و انتشار بیانیه- باید به تصویب وی و یا قائم مقام او برسد که هر دو بیش از یکماه است در زندان به سر می برند. . . .




چه ارزان می خریدند (21 مرداد)

در نامه کروبی به آقای هاشمی رفسنجانی، تمامی ویژگی های «شایعه سازی با استناد به منبع سیاه» دیده می شود. در این نامه به جای ارائه منابع قابل بررسی، از واژه هایی نظیر «عده ای از افراد بازداشت شده مطرح نموده اند»!، «از افرادی که در کشور پست های حساس داشته اند، شنیده ام»! و... استفاده شده که شامل افراد فراوان و بی شماری می شود و هیچکدام از آنان نیز بدون اشاره به نام و نشان آنها قابل دسترسی نیستند. نکته درخور توجه این که در ادامه نامه مهدی کروبی به آقای هاشمی رفسنجانی از دومین شگرد در «سازه شایعه با منبع سیاه» نیز استفاده شده و خطاب به آقای هاشمی از وی خواسته شده است «مسئولیت تحقیق و بررسی جهت تعیین صحت و سقم این اخبار را برعهده بگیرد!» . . .


فراتر از خطا (22 مرداد)

نگاه مهندس موسوی به مسئله فلسطین، اگرچه آب ریختن به آسیاب دشمن است و با توجه به شواهد و اسناد موجود نمی توان باور کرد که مهندس موسوی به طور تصادفی همان خواست و نظر اسرائیلی ها را مطرح کرده باشد، ولی دیدگاه ایشان ضمن آن که بسیار عوامانه است برای منافع و امنیت ملی کشورمان خطرناک نیز هست. چرا؟! . . .


مورچه یک چشم ! (30 شهریور)

و اما، فقط نیم نگاهی به اخبار و گزارش هایی که رسانه های صهیونیستی و سایت های وابسته به گروههای سلطنت طلب، منافقین، بهائیان و سایت های طرفدار موسوی و خاتمی درباره رخدادهای اخیر و مخصوصاً تظاهرات عظیم روز قدس منتشر کرده اند به وضوح نشان می دهد که تقریباً در تمامی این موارد از «اطلاع رسانی به روش اسرائیل» استفاده شده است. آقایان مدعی اصلاحات عصبانی نشوند و به جای پاسخگویی منطقی و مستدل، زبان به فحاشی و قلم به ناسزاگویی-مانند همیشه-نچرخانند. ادعای «جنبش سبز»! در حالی از سوی این سایت ها مطرح شده است که از یکسو حضور توده های میلیونی مردم در حمایت از مردم فلسطین و شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل آنها در روز قدس سراسر فضای کشور و مخصوصاً تهران را آکنده بود و از سوی دیگر، شمار اندک هواداران موسوی و خاتمی که بعد از اثبات دروغگویی های سران فتنه و اعترافات مستند بازداشت شدگان به شدت کاهش یافته بود، فقط برای مدتی کوتاه در حاشیه تظاهرات حضور یافته و پس از آن که شعار آنان در حمایت از اسرائیل با خشم مردم روبرو شد، با برنامه قبلی و با سوءاستفاده از حضور مردم در راهپیمایی روز قدس، خود را به خیابان های خلوت اطراف رسانیده و به آتش زدن چند موتورسیکلت روی آوردند . . .




هم این و هم آن  (31 شهریور)

رهبرمعظم انقلاب که گویی- و به عقیده نگارنده، قطعاً - نسبت به سوءاستفاده احتمالی برخی افراد و جریانات از بیانات خود باخبر بوده اند، علاوه بر تاکید بر ضرورت پی گیری قانونی ادعاها و اتهام ها، می فرمایند:«متهم هرچه درباره خود در دادگاه بگوید، این حجت است، اینکه بگویند در دادگاه درباره خودش اگر اعترافی کرد، حجت نیست، این حرف مهملی است، حرف بی ارزشی است، نه، هر اقراری، هر اعترافی، شرعاً، عرفاً و در نزد عقلا در یک دادگاه در مقابل دوربین، در مقابل بینندگان میلیونی که متهم علیه خود بکند، این اعتراف، مسموع است، مقبول است، نافذ است، اما علیه دیگری بخواهد اعترافی کند، نه مسموع نیست.» . . .


جیک جیک مستان (4 آذر)

خاتمی و موسوی و کروبی طی چند ماه اخیر، به گواهی اسناد غیرقابل انکار که موجود و مضبوط است، دقیقاً و بی کم و کاست فرمول از قبل اعلام شده آمریکا و اسرائیل برای مقابله با جمهوری اسلامی را دنبال کردند. پیروی آنان از فرمول یاد شده به اندازه ای آشکار بود که تمامی مراحل حرکت سران فتنه از قبل و پیشاپیش قابل پیش بینی بود و کیهان به استناد نسخه های آن که تماماً موجود و در دسترس است، فازهای مختلف و فرموله فتنه مورد اشاره را، قبل از شروع و پیش از آن که عملیاتی شود، نشان داده و به آن پرداخته بود. مراحلی نظیر «پیش کشیدن احتمال تقلب در انتخابات»، «تشکیل کمیته صیانت از آراء»، «انتخاب یک رنگ به عنوان نماد این جریان»، «اعلام زودرس پیروزی در انتخابات»، «ادعای تقلب در انتخابات»، . .. . .


و اما تظاهرات فردا . . . (11 آذر)

 آقایان موسوی و خاتمی می دانند وقتی در مقابل شعاری که هواداران اندک و کم شمار آنان در روز قدس به حمایت از اسرائیل سر داده اند، ساکت می مانند و کمترین سخنی در ملامت آنان و یا علیه اسرائیل بر زبان نمی آورند و بر قلم نمی رانند، به طورطبیعی، احتمال نرم شدن آنها در مقابل رژیم صهیونیستی- و نه الزاماً وابستگی آنها- قوت می گیرد...نمی گیرد؟! مخصوصاً آن که شناسنامه روزقدس به نام مبارزه با اسرائیل صادر شده است. . . .

موج خون در دل لعل  ( 21 آذر)

این در حالی است که شبکه های تلویزیونی و رادیویی بیگانه، مخصوصاً شبکه های آمریکایی و اسرائیلی با ذوق زدگی فیلم پاره کردن تصویر حضرت امام(ره) را که به طور جداگانه از سوی خبرنگاران خود تهیه کرده اند، در چند نوبت پخش کرده و برای طرفداران سبز اموی هورا کشیده اند. به عنوان مثال، شبکه تلویزیونی «العربیه» وابسته به عربستان سعودی هر چند ساعت یک بار فیلم یاد شده را پخش می کند و به افتخار! سران فتنه و حامیان آنها کف می زند!! البته اصرار سران فتنه و «موسسه تنظیم و نشر» برای انکار این واقعیت تلخ قابل درک است! آنها به گواهی مواضع و عملکرد چندماهه اخیرشان نباید از پاره شدن تصویر مبارک حضرت امام(ره) نگران باشند، مگر در فتنه اخیر چیزی غیر از کنار گذاشتن اسلام و انقلاب و امام(ره) را دنبال می کردند؟! پس اعتراض آنها برای چیست؟!  . . .



رد پای یزید از آن عاشورا تا این عاشورا ( 8 دی)

یادتان هست که مدعیان اصلاحات، آن هنگام که دولت و مجلس را به نفاق در اختیار داشتند با صراحت نوشتند که حسین بن علی در کربلا قربانی خشونت جدش- یعنی رسول خدا(ص)- در جنگ های بدر و احد و حنین شده بود! و نوشتند، خشونت یزید در عاشورای 61 نتیجه طبیعی!! خشونت جد حسین(ع) در جنگ های صدر اسلام بود؟! یادتان که نرفته، روزنامه «صبح امروز» موجود است به آن مراجعه کنید. راستی میان دیدگاه اصلاح طلبان آن روز- سران فتنه امروز- با دیدگاه یزید بن معاویه چه تفاوتی هست؟! یزید، یزید است و چه فرقی می کند که لقب او، اموی باشد یا ...؟!
اکنون به زمان حال برمی گردیم، بازهم عاشورا و باز هم رسوایی منافقان. سران فتنه که در ماموریت آنها از سوی صهیونیست ها کمترین تردیدی نیست، در آغاز فتنه ادعا می کردند که به اسلام، امام و جمهوری اسلامی اعتقاد کامل دارند! و بهانه آنها برای فتنه ای که به انجام آن مأمور شده بودند، این بود که، دولت کنونی را قبول ندارند و معتقدند در انتخابات تقلب شده است . . .

ضمنا شایان ذکر است شکایت شیرین عبادی از کیهان به علت درج مقالات «اراذل و اوباش چه کسانی هستند؟» و «مستندات جانبازی شیرین عبادی برای محمدرضا پهلوی» (شهریور 1387) و چند افشاگری دیگر کیهان علیه وی می باشد

شریعتمداری از پشت‌پرده اردوگاه فتنه‌گران می‌گوید

"شرایط فعلی سران فتنه، داستانی عبرت‌آموز و ترحم‌برانگیز نسبت به پایان کار کسانی است که در پایان کار خویش اندیشه نکردند."

به گزارش شبکه ایران، مدیرمسئول روزنامه کیهان در سرمقاله امروز این روزنامه، به بررسی وضعیت جریان فتنه 88 و سردمداران آن در شرایط کنونی پرداخته است. 

فتنه 88؛ مریضی که جان داده است 

حسین شریعتمداری در ابتدای یادداشت خود با تشبیه وضعیت فعلی فتنه‌گران به یک بیمار که جان خود را از دست داده، نوشته است: "این افراد می دانند پروژه فتنه در اولین فاز حرکت آن که تجویز مثلث بیرونی آمریکا، انگلیس و اسرائیل بود، مرده است و از آنجا که سران فتنه هویت خویش را آشکارا و بی پرده- و در توهم پیروزی- به مثلث یاد شده گره زده بودند، اکنون باور کرده اند با مرگ فتنه، آنها نیز مرده اند و یا اگر نمرده باشند، دستکم این که دچار مرگ مغزی شده اند و زندگی نباتی دارند! مدیریت بیرونی فتنه هم درباره سران فتنه دقیقاً به همین باور رسیده است. بعد از حماسه های بی نظیر 9 دی و 22بهمن 88 مدیران بیرونی فتنه که تا آن هنگام وانمود می کردند همه تخم مرغ های خود را در سبد سران فتنه نهاده اند، به یک چرخش یکصدو هشتاد درجه ای دست زدند که قطع امید کامل آنها از کارآمدی فتنه را اعلام می کرد."

شریعتمداری با ذکر چند نمونه از سخنان مسئولان آمریکایی و اسرائیلی درباره مرگ قطعی فتنه در ایران، نوشته است: "اوباما از ضرورت مذاکره با ایران سخن گفت، هیلاری کلینتون با عجله به منطقه سفر کرد و پروژه «ایران هراسی» را با جدیت بیشتری پی گرفت. ترساندن کشورهای همسایه از ایرانی که تا چند هفته قبل پایان اقتدار آن را فریاد می زدند. ضرورت تحریم ایران- این دفعه نه به گفته و خواسته شیرین عبادی برای حمایت از اصلاح طلبان بلکه- با هدف وادار کردن ایران مقتدر به مذاکره با 1+5 پیش کشیده شد. نتانیاهو در اعلام شکست فتنه تردیدی به خود راه نداد و ..."

وی، این رفتار دشمنان جمهوری اسلامی ایران را "فرعون‌گونه" نامیده و با ذکر سخنی از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، اظهار داشته است: "خدا بر درجات امام راحل ما بیفزاید که از آمریکا با عنوان فرعون جدید، یاد می کردند و در جایی دیگر خطاب به کسانی که با خیانت به ملت و برای کسب قدرت دست به دامان آمریکا شده اند، می فرمود «ابرقدرت ها، آن لحظه ای که منافعشان اقتضا کند، شما و قدیمی ترین وفاداران و دوستان خود را قربانی می کنند و پیش آنان دوستی و دشمنی و نوکری و صداقت ارزش و مفهومی ندارد» صحیفه امام(ره) جلد 20 ص .329" 

کسب و کار جدید موسوی و کروبی! 

مدیرمسئول روزنامه کیهان در ادامه، به وضعیت سران فتنه 88 پرداخته و با بیان اینکه شرایط فعلی این افراد، "داستانی عبرت‌آموز و ترحم‌برانگیز نسبت به پایان کار کسانی است که در پایان کار خویش اندیشه نکردند"، نوشته است: "بعد از حضور عده ای در مقابل منزل آقای کروبی و اعتراض به اظهارات دشمن پسند وی که ظاهراً با پاشیدن رنگ به در و دیوار محل سکونت او نیز همراه بود، آقای موسوی در حالی که از شنیدن این خبر به شدت عصبانی شده و کنترل خود را از دست داده بود، خطاب به چند تن از اطرافیان می گوید؛ «این یک توطئه از قبل طراحی شده برای خراب کردن من است»! چرا...؟! آقای موسوی در ادامه می گوید «این عده با شعار دادن علیه آقای کروبی و رنگ پاشیدن به در خانه او قصد داشته اند که بگویند آقای کروبی مهم تر از من است(!!) اگر چنین قصدی نداشتند، چرا علیه من شعار ندادند و چرا به در و دیوار خانه من رنگ نپاشیدند»؟!"

شریعتمداری تصریح کرده است: "این ماجرا که فقط یک نمونه از دهها و شاید صدها نمونه مشابه دیگر است، و با چند دست به ما رسیده است - و در صحت آن تردیدی نداریم- به وضوح نشان می دهد که آقایان از کجا به کجا رسیده اند؟ و چی فکر می کردند و چی شده است؟! به اظهارنظرهای آقایان موسوی و کروبی در این روزها توجه کنید. آیا نمی بینید که علی رغم بی محلی مردم، هر روز بر غلظت ناسزاها می افزایند؟! شما را به خدا کسب و کار جدید آقایان را ملاحظه بفرمائید!" 

خاتمی؛ تسلیم بدون دادن هزینه 

نماینده ولی‌فقیه در موسسه کیهان به شرایط سید محمد خاتمی هم اشاره کرده و اظهار داشته که مواضع اخیر خاتمی، به منزله تسلیم در برابر ملت بدون پرداخت هزینه خیانت است.

شریعتمداری نوشته است: "چه شده و غیر از شکست رسوایی‌برانگیز فتنه آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی چه اتفاق- از نظر آقای خاتمی- غیر منتظره ای رخ داده است که ایشان به یاد قانون اساسی و نظام و جمهوری اسلامی و امام(ره) و... افتاده است؟! خاتمی در پی آن است که دست های خود را بالا ببرد، بی آن که هزینه خیانت خود را بپردازد و مجازات وطن فروشی خویش را تحمل کند! طرفه آن که می خواهد «نیاز» خود را به عنوان «امتیاز» بفروشد.آیا نظام و مردم می پذیرند؟ معلوم است که پاسخ منفی است. کسی مانع توبه او نیست، چرا که توبه مجرمان و خیانت کاران -اگر موفق به توبه شوند- از بار گناه آنان نزد خدای رحیم و رحمان می کاهد، اما خیانت- مخصوصاً خیانت به اسلام و مردم مسلمان، آنهم در همراهی با بیگانگان- نمی تواند بی مجازات و مکافات باقی بماند. خیانت کار بعد از مکافات می تواند در میان مردم به زندگی عادی خود ادامه دهد، ولی بدیهی است که مجرمان را پیشنماز نمی کنند و به امور حساس نمی گمارند."

وی همچنین با بیان این مطلب که "دست بالا بردن و تسلیم خاتمی- ولو به ظاهر- برای یکی دیگر از دست اندرکاران ناخوشایند است"، اظهار داشته است: "او به خاتمی هشدار می دهد که اگر دست های خود را بالا ببری، در یک بازی «باخت- باخت» وارد شده ای، چیزی به دست نمی آوری و همه چیزت را هم از دست می دهی! این در حالی است که شخص هشداردهنده، خود مدتی است دست ها را به صورت «نیمه بالا» درآورده است. یکی به نعل می زند و یکی به میخ." 

مراقب اشکال جدید توطئه باشید 

حسین شریعتمداری در پایان یادداشت خود، نسبت به اشکال جدید توطئه، هشدار داده و نوشته است: "بالاخره، سخنی هم با برخی از دوستان- فقط شمار اندکی از آنان- در میان است که به هوش باشند و خدای نخواسته در زمین دشمن بازی نکنند. فتنه و سران فتنه از نفس افتاده اند و این روزها در محافل بزمی خود پز رزمی می دهند و مثلا درباره تجمع اعتراض آمیز در فلان روز و فلان محل خبر می دهند. نه این که مردم و مسئولان مربوطه، هوشیار و پی گیر نباشند، بلکه سخن آن است که این ترفندها فقط برای ابراز وجود است. باید مراقب شکل های دیگری از توطئه بود."

جواد لاریجانی: موسوی آغاز خیانت بزرگ

جواد لاریجانی: موسوی آغاز خیانت بزرگ

مشاور رییس قوه قضاییه با تاکید بر این نکته که دستگاه قضایی در رسیدگی به اتهامات متهمان اغتشاشات پس از انتخابات، به نسبت های آنها ابدا توجهی ندارد ، تصریح کرد: اغتشاشات پس از انتخابات مصداق جنایت از منظر ملی است بنابراین انتظار از قوه قضاییه رسیدگی به این پرونده ها با دقت ، وسواس ، صلابت و نهایت قدرت است.

محمد جواد لاریجانی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا، خاطرنشان کرد: زمانی که یکی از کاندیداهای انتخابات یک طرفه پیروزی خود را اعلام کرد و مردم را به خیابان ها کشاند سرآغاز خیانت ملی را پایه گذاری کرد.

******

محمد جواد اردشیر لاریجانی که یک سال دیگر شصت ساله می شود دارای مدرک تحصیلی دکترای ریاضی و یکی از سیاستمداران مشهور ایرانی است.

نظریه "ام القری" او پیش از دو دهه قبل مطرح شد و مبنای بسیاری از تحلیل ها قرار گرفت. هر گاه از قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد و پیام امام خمینی (ره) به گورباچف سخنی مطرح می شود، نام جواد لاریجانی هم آورده می شود.

او هم اکنون مشاور امور بین الملل قوه قضاییه و دبیر ستاد حقوق بشر ایران است. او نماینده مردم تهران در دوره های چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی بود. ریاست کمیته روابط خارجی شورای عالی امنیت ملی و معاونت وزارت خارجه از دیگر پستهای پیشین اوست.

گفت و گو با جواد لاریجانی در مرکز تحقیقات فیزیک نظری صورت گرفت که ریاست آن را برعهده دارد 

 

در ادامه مطلب به این سوالها پاسخ داده شده است:  

 

 

** با توجه به سمت شما در دستگاه قضایی نخستین سوال را می خواستم از این حوزه بپرسم؛ آیا دستگاه قضایی در برخورد با متهمان اغتشاشات پس از انتخابات یکسان برخورد کرده است؟ به چه دلیل منسوبین برخی افراد هنوز در مقابل ترازوی عدالت قرار نگرفته اند؟  

 

** یعنی دستگاه قضایی در رسیدگی به اتهامات متهمان به نسبت ها توجهی ندارد؟

  

 ** شما چند ماه پیش نیز چنین اظهار نظری کردید و پس از آن یک فضاسازی عظیم علیه شما کلید خورد، پاسختان به منتقدان چه بود؟   

 

  

** نام اوباما را آوردید، با توجه به تهدیدات اخیر آمریکا علیه ایران این سوال پیش می آید که آیا دولت آمریکا واقعا خواهان تغییر است؟  

 

 

**آیا دولت آمریکا می تواند تغییر ایجاد کند یا خیر؟  

 

 ** با توجه به برگزاری دو اجلاس هسته ای در تهران و واشنگتن ارزیابی شما از تقابل دو دیدگاه که یکی بر حذف سلاح های هسته ای و دیگری بر حفظ آن تاکید می کند چیست؟  

 

 ** آیا امکان حذف حق دسترسی کشورها به فناوری هسته ای از معاهده "ان پی تی" وجود دارد؟   

 

 ** با توجه به تلاش غرب برای صدو قطعنامه جدید علیه ایران گمان می کنید که این امر تحقق یابد؟  

 

** ایران بارها اعلام کرده است که پیشنهاد مبادله سوخت روی میز است، می خواستم نظر شما را در این خصوص بدانم.  

 

** آیا تصور نمی کنید اعلام موضع در زمینه مبادله سوخت ، قطعنامه چهارم و صدور آن را دچار چالش کند؟  

 

 ** ارزیابی شما در خصوص سخنان اخیر احمدی نژاد مبنی بر معرفی ایران به عنوان یک قدرت نوظهور درعرصه جهانی چیست؟   

 

** با توجه به مسوولیت شما به عنوان دبیر ستاد حقوق بشر ایران، اقداماتی که در مقابل شبهه افکنی های حقوق بشری غرب علیه ایران صورت می گیرد، چیست؟ 

ادامه مطلب ...

دلارهای سبز بدهید تا افشاگری نکنیم!

گردانندگان سایت ضدانقلاب "جرس" تهدید کرده‌اند در صورت قطع کمک‌های مالی از سوی حامیان داخلی و خارجی، به افشای نام این افراد خواهند پرداخت.

به گزارش شبکه ایران، در پی بروز مشکلات شدید مالی برای برخی سایت‌های ضدانقلاب، مدیران یکی از این سایت‌ها تهدید کرده‌اند که حامیان مالی داخلی و خارجی خود را افشا خواهند کرد.

سایت جنبش راه سبز(جرس) که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته برای تحریک مردم به ناآرامی خیابانی راه‌اندازی شد، اخیراً و بویژه پس از راهپیمایی گسترده و ده‌ها میلیونی مردم در روز 22 بهمن که از آن به عنوان "دفن تاریخی فتنه" نام برده شد، دچار مشکلات شدید مالی شده و حامیان ضدانقلاب داخلی و خارجی که دیگر امیدی به تحرکات این سایت ندارند، دیگر حاضر به کمک مالی برای ادامه حیات این سایت نیستند.

به نوشته روزنامه رسالت، مدیران "جرس" اخیرا مذاکراتی با حامیان آمریکایی خود داشته و از اینکه دیگر کمک‌های مالی سابق را به این سایت نمی‌کنند، گله کرده‌ و خواستار تخصیص بودجه بیشتر برای اقدامات تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران شده‌اند.

محسن سازگارا، همکار سابق روزنامه‌های اصلاح‌طلب و کارمند رسمی تلویزیون دولتی آمریکا نیز با برخی حامیان مالی خود در داخل کشور تماس گرفته و تهدید کرده که اگر سریعاً کمک‌های مالی به او نرسانند، وی ناگزیر خواهد شد در آخرین روز حیات این سایت، به افشای حامیان مالی داخلی و خارجی پرداخته و مسئولیت تعطیلی این سایت را به آنها نسبت دهد.

گفتنی است سایت "جرس"، سال گذشته توسط برخی افراد وابسته به جناح اصلاحات نظیر "عطاء‌الله مهاجرانی"، "محسن کدیور"، "عبدالکریم سروش" و "اکبر گنجی" و با حمایت گسترده مالی از جانب وزارت امور خارجه آمریکا، آغاز به کار کرد.